مدرسه استثنایی آزادی مشهد | ||
تاریخچه عقب ماندگی ذهنی[1] در مورد تاریخچه عقب ماندگی ذهنی باید گفت این پدیده قدمتی همپای تاریخ بشر دارد. چه از همان آغاز پیدایش انسان عوارضی از قبیل اشکالات ژنتیک، اختلالات دوره جنینی اشکالات زایمان بیماریهای بدو تولد و غیره چنین معلولیتی را ایجاد میکردند. در باره تاریخچه طرز تفکر افراد عادی نسبت به عقب ماندگان ذهنی نیز شواهد علمی زیادی در دسترس نیست چیزیکه تا حدی مشخص است اینکه این چنین افراد در گذشته کمتر موردتوجه بوده اند. فقط در برخی نوشته های دینی و پزشکی به چنین افرادی اشاره شده است. « بقراط » حکیم یونانی به ضایعات مغزی این افراد و ارتباط این نقیصه ها با کمبودهای هوشی اشاره میکند در قوانین، اسپارت، موادی گنجانده شده بود که کشتن و از بین بردن معلولین از جمله عقب ماندگان ذهنی را مجاز و حتی لازم تشخیص داده بودند در « آسیا » برخلاف « اروپا » این افراد بیشتر مورد توجه و لطف بوده اند، در آئین « کنفوسیوس » معلم چینی و همینطور در این پیامبر ایرانی « زرتشت»، به روشنی خواسته شده است که مردم با عقب مانده های دهنی، رفتاری انسانی داشته باشند. و نیز در دین « یهود » مسئولین جرم و جنایت از عقب مانده های ذهنی برداشته شده است. در دین مبین « اسلام » نیز طی اشارات مکرر در کتاب آسمانی و هم چنین سخنان پیامبر بزرگوار و ائمه اطهار به توصیه هائی در زمینه ملاطفت و همیاری با معلولان برمیخوریم که در اروپای قرون وسطی، عقب مانده های ذهنی را همپای دیوانگان محسوب داشته معتقد بودند که شیطان در جسم آنها حلول کرده است. اقدامات « پینل » پزشک فرانسوی در قرن 18 درجهت جدا سازی بیماران روانی از مجرمان و بدکارها و بازکردن قفل و زنجیر از پای آنان و هم چنین تجربیات « ایتار » پزشک فرانسوی قرن 19 از تربیت کودکی وحشی بنام « ویکتور » زیر بنای توجه و نگرشی علمیبه پدیده عقب ماندگی ذهنی گردید . دراواسط قرن بیستم، عمیق و همه جانبه در زمینه عقب ماندگی ذهنی شکوفائی یافت. بنظر میرسد به همانگونه که تولد و گسترش هر علم بستگی تام به نیازهای بنیادی جامعه دارد اهمیت داده به این مهم و توجه به مسئله عقب ماندگان ذهنی نیز بر همین اساس گسترش یافت. نیاز مردم به پیشرفت علوم تجربی از یکسو و توجه زیاد به علوم انسانی و از جمله روانشناسی و خصوصاٌ روانشناسی کودک و بالاخره فعلایتهای« آلفرد بینه » در زمینه ساختن اولین آزمون هوشی و نشان دادن اختلافات هوشی بین انسانها از دیگر سو، موجب گردید تا قشر عقب مانده ذهنی به نحو بارزی جلب توجه نموده این پدیده از یک دید علمی مورد پیگیری قرار گیرد در حال حاضردر اکثر جوامع و ملل این چنین کودکانی در شرایط خاصی نگهداری شده و در صورت امکان ( با توجه به این نوع نقیصه و یا میزان عقب ماندگی ذهنی ) تحت آموزش و توانبخشی قرار می گیرد. حال بد نیست نظری کوتاه به تاریخچه توجه به عقب ماندگان ذهنی در ایران بیندازیم. دین « زرتشت » در ردیف اولین ادیانی است که کمک، ملاطفت و همراهی به عقب ماندگان ذهنی را عنوان میکند و و دین « اسلام » با فرامین آسایش در این زمینه مکمل تمام توصیه هائی بوده است که سایر ادیان در گذشته در این مورداشاره نموده بودند. از آن زمانها تا حدود چند دهه اخیر هیچگونه اقدام اجتماعی در جهت کمک به این گروه از افراد جامعه در ایران صورت نگرفته بود از حدود سی سال قبل با تشکیل اولین مدرسه به نام مرکز تربیت و هدایت روانی کودک تدریجاٌ توجیه سایت از معلولین در ایران بطور رسمی نضج گرفت و متعاقباٌ با تشکیل سازمانهائی چون « انجمن ملی حمایت کودکان » « انجمن توانبخشی ایران » « انجمن حمایت از عقب ماندگان ذهنی » و .... هم چنین بخشی از فعالیتهای « وزارت آموزش و پرورش » سعی شد تا هر چه بیشتر به مسائل کودکان معلول ذهنی و نابهنجار توجه گردد، اخیراٌ از بعد از انقلاب، با ادغام یکپارچه شدن این سازمانهای متفرق تحت یک پوشش به نام « سازمان بهزیستی» کشور سعی گردید تا پس از حذف نابجای ظاهر فریبانه و جایگزین نمودن یک برنامه واحد به منظورسرویس دهی هر چه بهتر به معلولان جامعه، اقدامات عملی و مفیدی به مورد اجرا در آید .
[ شنبه 88/10/5 ] [ 9:28 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |